مريضي شماها و كربلا رفتن عزیزجون
سلام فرزندان قشنگم اميدوارم كه هيچ زمان مريضي سراغتون نياد خيلي سخت مريض مي شيد و خيلي سخت خوب مي شيد الهي قربونتون برم چهارشنبه هفته گذشته سرما خورديد واي كه چقدر سختي كشيديد من هم در اين مدت ده يازده روز مرخصي گرفتم و مواظب شماها بودم خيلي خسته شدم ولي خدا رو شكر كه خستگي من ارزششو داشت و شماها خوب شديد الان كه دارم اينو براي شما مي نويسم اصلا" تمام بدنم بي حال و خسته است اما به عشق شماهاست كه من سر پا هستم الهي قربونتون برم منو بابايي تمام تلاشمونو كرديم حتي يك شب امير علي تو خواب اينقدر حالش بد بود كه نمي تونست نفس بكشه راه تنفسش بسته شده بود منو خاله سميرا بالاي سرش نشسته بوديم مي ترسيديم كه بخوابيم ديدم حالش خيلي بده خلاصه ...